ماه اول
روزی که خواستن منو مرخص کنن ازت ازمایش بیل روبین گرفتن و عددش 9 بود و دکتر نوزادان گفت که باید فردا هم بیارینش ازمایش و رفتیم خونه و خلاصه تا ده روز کار من شده بود بجای استراحت رفتن به ازمایشگاه و ازمایش دادن تو چون زردی داشتی مامان بزرگ یک دستگاه گرفت از بیمارستان و اوردیم خونه و دو شب شیفتی بیدار میموندیم و میذاشتیمت تو دستگاه خیلی سخت بود تو توی دستگاه نمیموندی واییییییییی من روحیم خیلی خراب بود همش ناراحت بودم و گریه میکردم راستی روز پنجم مامان هما مهمونی داد تا شب ششمته بابا بزرگ برات اذان بگه خیلی خوب بود تا روز پانزدهم تقریبا خونه مامان هما بودیم و اومدیم خونه خودمون من خیلی خوشحال بودمممم اینم ع...