قربونت برم خجالتیه من
سلامممممممممممممم
هنوز نمیتونم صددر صد بگم خانوم خوشگله
ولی ظاهرا خانوم خوشگله هستی
دوشنبه تاریخ ۶/۶/۹۱ با بابایی صبح زودپاشدیم و یه صبحونه کوچولو خوردیم و رفتیم سمت مرکز نسل امید
ساعت ۷:۱۰ دم درش بودیم اینقدر که بابایی هول بود
همش هر چی بهش میگفتم میگفت باشه به این شرط که تو پاهاتو بازکنی تا جنسیتت معلوم بشه
ما دومین نفر بودیم
پذیرش شدیم و رفتیم تواتاق مشاوره
و چون اون خانومی که اولین نفر بود مشاورش طول کشید ما شدیم اولین نفر برای نمونه گیری و سونو
خلاصه بعدش ازمایش خون دادم و قدو وزن کردم
بعدش رفتیم طبقه سوم و منتظر سونو شدیم
اونجا دوبار از دست راست و دوبارهم از چپ فشارخونمو گرفتن
بعد رفتیم تواتاق سونو و بابایی رو هم صدا کردن
شما فقط یکم دست و پاتو تکون دادی و بعد اروم بودی
صدای قلبتو هم ایندفعه با هم شنیدیممممم
خیلی با مزه بودیییییییییییییییییییییییییییییییییییی اینقدر دوستدارممممممم
بعد خانم دکتر گفت خوبه نرماله همه چی ولی بیرون منتظر باش تا خانم دکتر بیاد و تعیین جنسیت رو هم بکنه
البته صددر صد نیست حدودیه خلاصه یه ۴۵ دقیقه ای نشستیم تا اونیکی خانوم دکتره هم اومد
اینجادیگه بابا رو راه ندادن
و رفتم تواتاق اونم یه ۵ دقیقه ای نگاه کرد و گفت به احتمال زیاد دخملهههههههههه
از اون روز تاحالاهمش تو ذهنمی
اهان قربونت برممممممممممممممم
موقع تعیین جنسیت دستاتو گذاشته بودی رو چشمات
خجالت کشیدییا خسته بودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟