baranbaran، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه سن داره

باران الهی

در آستانه یازده ماهگی

1392/10/25 12:55
نویسنده : دریا
239 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم دیگه میخوام خوب بنویسم دیگه میخوام مثبت اندیش باشم

دارهیك سال میشه از به دنیا اومدنت

چقدر زود گذشت خیلی !!!نفهمیدم تو هپروت بودم همش مشغول سه ماه گذشته سه ماهه بدی بود ولی میخوام ازاین به بعد لذت ببرم

دیگه تو رومهد نمیذاریم میری خونه مامانی هما

ایشالا خدا سلامت نگهش داره فعلا پرستار میاد و میره تا ببینیم خوبه یانه

به نظرم الان قشنگترینن تو هست خیلی جیگر شدی

 

آهنگ كه میزنن دست میزنی و در حالت نشسته باسن مبارك رو تكون میدیقهقهه

بعد الان چهار روزه كه به تنهایی میایستی و سه قدم راه میری و در همون حال دست هم میزنی

بلد نیستی حرف بزنی ولی خیلی قشنگ ادای حرف زدن رو با تغییر صدات در میاری

در ضمن اگر عصبانی همبشی لگد میندازی یا پاهاتو میكوبی رو زمین

به می می هم وابسته تر شدی نشسته میمی میخوری

 

خدا روشكر اشتهات هم بهتر شده از وقتی درمان رفلاكس رو در پیش گرفتیم

خیلی اوضاعت بهتره واقعا كاراشتباهی بودمهد گذاشتنت

هر روز با تب و تاب اینكه بتونم زودتربیام پیشت كاررو ول میكنم

 

دیگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اهان همش میخوای مثل ما كه كیف میگیریم دستمون و راه میریم توهم اینكار روبكنی یه كیف گیرمیاری و به سختی حملش میكنیماچ

 

 

بابایی كه عاشقتهههههههههههههههههه

 

نمیدونی چقدردوست داره

الان یه 6 روزه كمرمن گرفته و خیلیاز كارای تو رواون انجام میده

خدا كنه زودتر خوب بشم كه بتونم باز سرپا باشم و بغلت كنمقلب

 

اهان راستی با زبونت  كلی تف هم پرت میكنی بیرون به قول قدیمیها شیشكی میبندیزبان

 

پسندها (1)

نظرات (1)

فاطیما مامان امیرعلی
6 بهمن 92 9:33
چه عجب مامانی وب گل دخملمونو اپ کردی وااااای ماشااله به این دخمل زرنگ که هم زود راه افتاد هم حسابی داره نشون میده دختر خانومییییی برای خودشقربون اون رقصیدن و کیف انداختنت برم مننننننن
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باران الهی می باشد